کدام مطلوب است؟ آمریکای مذهبی یا معنوی؟
تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۵۸۷۹۰
رسول سلیمی: مؤسسه گالوپ از معتبرترین مؤسسات نظرسنجی در جهان، نتایج نظرسنجی را منتشر کرده که در آن از میزان دینداری امریکاییها و گرایش آنها به مذهب یا معنویت سؤال شده است. بر اساس نتایج این نظرسنجی، تقریباً نیمی از امریکاییها (۴۷٪) خود را بهعنوان فردی مذهبی توصیف میکنند، ۳۳٪ دیگر میگویند که آنها معنوی هستند؛ اما مذهبی نیستند و ۲٪ میگویند که "هم مذهبی و هم معنوی" هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مذهبی بودن در این نظرسنجی ارتباط مستقیمی با پذیرش یک مذهب مشخص و انجام اعمال مذهبی آن مذهب دارد. اما افراد معنوی بدون الزام به پذیرش مذهب، به متافیزیک و ماورای طبیعت معتقدند و در پذیرش وجود خدا، باهم اشتراک دارند و از راههای دیگری غیر از مذهب برای رفع نیازهای معنوی استفاده میکنند.
اگر چه اکثریتقریببهاتفاق بزرگسالان در امریکا یکی ازاینجهت گیریها را نسبت به جهان غیرفیزیکی دارند، بهنحویکه ۱۸٪ آنها میگویند نه مذهبی و نه معنوی هستند. اما میزان نتایج دریافتی دوبرابر شاخصی بوده که مؤسسه گالوپ قبلاً و در سالهای گذشته اندازهگیری کرده است. مؤسسه گالوپ این نظرسنجی را برای اولینبار در ۱۹۹۹ در امریکا انجام داده بود. مقایسه نتایج نشان میدهد از سال ۱۹۹۹ تا به امروز، درصد افرادی که توصیفی مذهبی از خود دارند، هفت درصد کاهشیافته است.
نتایج نظرسنجی گالوپ که در ژوئیه ۲۰۲۳ انجام شده قبلاً در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۲ هم انجام شده بود. برایناساس، در مجموع، ۸۲ درصد از امریکاییها نوعی سیستم اعتقادی معنوی دارند. این نسبت در سال ۱۹۹۹، ۹۰ درصد و ۸۷ درصد در سال ۲۰۰۲ بوده است.
کاهش امریکاییهایی که با صفت مذهبی شناسایی میشوند، با نتایج سایر نظرسنجی گالوپ که درباره دیداری و اعمال مذهبی امریکاییها در دو دهه گذشته انجام شده، سازگار است. بااینحال، نکته مهم آن است که گالوپ، کاهش شدیدتر انجام اعمال مذهبی رسمی مانند حضور در کلیسا و عضویت در کلیسا را نسبت به اعتقاد به خدا و دعا ثبت کرده است.
میزان سن و وابستگی به احزاب چه تأثیری در دینداری دارد؟
در امریکا بیشترین تنوع در اعتقادات مذهبی و معنویت در نسبتسنجی با متغیر حزب و سن دیده میشود. در میان گروههای حزبی که وابستگی به جمهوریخواهان دارند، ۶۱ درصد بهعنوان مذهبی شناسایی شدند، درحالیکه ۲۸٪ آنها میگویند افرادی معنوی هستند. اما ۴۴درصد افرادی که گرایش مستقل حزبی دارند (نه جمهوریخواه نه دموکرات) میگویند که مذهبی هستند و در مقابل،۳۲ درصد مستقلها، معنوی هستند. این در حالی است که از میان دموکراتها ۴۱درصد معنوی و ۳۷درصد خود را بهعنوان افرادی مذهبی توصیف کردند.
چه آنکه در مقایسه با ۸ درصد از جمهوریخواهان، ۲۱درصد از دموکراتها و مستقلها میگویند که آنها نه مذهبی و نه معنوی هستند.
بررسی شاخصهای سن افراد نیز نشان داد که ۵۷درصد از امریکاییها که ۶۵ساله و بالاتر هستند و بهعنوان مسنترین گروه پاسخدهنده شناسایی میشوند، بهعنوان مذهبی توصیف شدند. این در حالی است که جوان بزرگسال نسبت به سایر گروههای سنی، تمایل بیشتری دارند که بگویند نه مذهبی هستند و نه معنوی. ۲۶ درصد جوانان هم بدون سیستم اعتقادی هستند که جمعیتی سه برابر مسنترین امریکاییها (۹ درصد) را تشکیل میدهند و مدعیاند بدون سیستم اعتقادی زندگی میکنند.
دموکراتها بهمراتب کمتر از گذشته میگویند که مذهبی هستند
نتایج نظرسنجی گالوپ در سال ۱۹۹۹ که برای اولینبار در مورد هویت مذهبی / معنوی انجام شده نشان داد که دموکراتها (۶۰٪) و جمهوریخواهان (۶۲٪) بهعنوان مذهبی شناسایی شدند. از آن زمان، درصد دموکراتهای مذهبی ۲۳ درصد کاهشیافته است. در طول این مدت، درصد دموکراتهایی که بهعنوان معنوی اما غیرمذهبی شناسایی میشوند، ۲۳ درصد افزایشیافته است. این در حالی است که در مجموع درصد افراد غیرمذهبی سه برابر شده است.
درعینحال، هیچ تغییر معنیداری در شناسایی جمهوریخواهان بهعنوان مذهبی یا معنوی مشاهده نشد. در طول دو دهه گذشته، مستقلها کمی کمتر بهعنوان معنوی شناخته شدهاند و کمی بیشتر احتمال دارد که بگویند نه مذهبی هستند و نه معنوی.
امروزه تقریباً تمام گروههای سنی امریکاییها، کمتر احتمال دارد که بگویند افرادی مذهبی هستند. این در شرایطی است که بر میزان گروههای سنی که نه مذهبی و نه معنوی هستند، افزوده شده است. بهعبارتدیگر، درصد بیشتری از امریکاییها در گروههای سنی مسنتر، نسبت به سال ۱۹۹۹، توصیف معنوی از خود دارند، درحالیکه این میزان تغییر نسبت به سال ۱۹۹۹ در افراد زیر ۵۰ سال کمتر بوده است.
نتیجه نهایی
در نظرسنجی گالوپ بهخوبی ثابت شده که امریکاییها نسبت به گذشته کمتر مذهبی هستند. بااینحال، اکثریتقریببهاتفاق امریکاییها خود را مذهبی یا معنوی توصیف میکنند. برخی از افرادی که قبلاً مذهبی بودند ممکن است شیوههایی غیر از مذهب برای نیازهای معنوی خود پیدا کرده باشند. درحالیکه عدهای از امریکاییها، از هر نوع عمل معنوی یا مذهبی به طور کامل دور شدهاند.
از سویی، غیرمذهبی بودن و غیرمعنوی بودن در میان افراد بزرگسال شایعتر است. بااینحال، تنها حدود یکچهارم بزرگسالان خود را به این شکل توصیف میکنند. این نشان میدهد که در آینده اکثریت کاهشیافته و بر تعداد افراد غیرمعنوی - غیرمذهبی افزوده خواهد شد. چه آنکه، هنوز هم امریکاییهای بزرگسال، در زندگی خود ارتباط مذهبی یا معنوی خواهند داشت.
۳۱۱۲۱۳
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1817723منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: ایالات متحده آمریکا مذهبی یا معنوی امریکایی ها عنوان مذهبی نظرسنجی گالوپ مذهبی شناسایی جمهوری خواهان گروه های سنی مذهبی هستند معنوی هستند دموکرات ها نه معنوی انجام شده نه مذهبی سال ۱۹۹۹
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۵۸۷۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دموکراسی دروغین آمریکا و برخوردهای دوگانه
هر چه زمان میگذرد،ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید آشکارتر میشود و ملتهای جهان متوجه میشوندآنچه در بسته پر زرق و برق دموکراسی و حقوق بشر در بسترنظام لیبرالیستی به آنها عرضه شده،دروغی بیش نبوده است.
به گزارش مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: هر چه زمان میگذرد، ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید برای شهروندان امریکایی و افکار عمومی جهان آشکارتر میشود و تازه مردم امریکا و ملتهای جهان متوجه میشوند آنچه تاکنون در بسته پر زرق و برق «دموکراسی» و «حقوق بشر» در بستر «نظام لیبرالیستی» به آنها عرضه شده، دروغی بیش نبوده است.
این روزها جامعه دانشگاهی امریکا با التهابات شدیدی مواجه است آن هم نه برای نیازهای مادی یا ضعف در بخشهایی از نظام آموزشی، بلکه برای موضوعی که مقامات امریکایی از گذشته تاکنون به دروغ، خود را مدافع سرسخت آن میدانند و آن یدک کشیدن عنوان آزادی و حقوق بشر برای نظامی است که تجربه ۲۵۰ ساله حکمرانی درکاخ سفید مملو از ظلم و تعدی به حقوق انسانها در همین بستر دروغین آزادی از نوع امریکایی آن بوده است.
چند روزی است که دانشگاههای امریکا صحنه تظاهرات گسترده دانشجویان و اساتید در حمایت از مردم مظلوم غزه و اعتراض به ارتکاب جنایات جنگی اسرائیل علیه فلسطینیها است و همزمان پلیس و مقامات ایالتی در اقداماتی هماهنگ، تلاش میکنند با دستگیریهای گسترده و تهدید به اخراج دانشجویان کمپهای تحصن دانشجویان را در دانشگاههایی، چون تگزاس، کلمبیا و کالیفرنیا برچینند و با بیش از ۲۵ دانشگاه بزرگ این کشور برخورد پلیسی از نوع خشن داشته باشند.
نباید از این نکته غافل بود که محیطهای علمی در امریکا در چنبره دستگاههای نظامی و امنیتی است و همانگونه که برخی تحصیلکردگان این دانشگاهها گفتهاند نمیتوان این مراکز را صرفاً محیطهای علمی دانست و طبیعی است وقتی محیطی با کارکرد چند منظوره فعالیت میکند، هرنوع اعتراض اجتماعی یا سیاسی زیر ذره بین نهادهای امنیتی- نظامی قرار میگیرد و پلیس با مشاهده اتفاقی یا اعتراضی در دانشگاه به خود اجازه میدهد به این محیطها وارد شده و آنها را سرکوب کند. اتفاقی که این روزها در دانشگاههای امریکا میافتد از این جنس است. حتی برخی از مدیران دانشگاهها به دلیل واکنشهایشان به ناآرامیها مورد انتقاد قرار گرفتهاند. تا آنجا که سنای دانشگاه کلمبیا قطعنامهای را تصویب کرد که مینوش شفیق، رئیس بریتانیایی- امریکایی دانشگاه کلمبیا را که اصالتی مصری دارد، به بیتوجهی به طی روند قانونی در قبال دانشجویان و آسیب رساندن به آزادی علمی در نتیجه سرکوب اردوگاه معترضان متهم کرد. شفیق به پلیس نیویورک مجوز داده بود وارد اردوگاه دانشجویان دانشگاه کلمبیا شود و اقدام به بازداشت دستهجمعی بیش از ۱۰۰ دانشجو کند. این اجازه، بحرانی کمسابقه را در تاریخ این دانشگاه برجسته امریکایی رقم زد. آخرین باری که مقامات دانشگاه کلمبیا به پلیس اجازه داده بودند وارد فضای دانشگاه شود و دانشجویان معترض را سرکوب کند، به اعتراضات سال ۱۹۶۸ (حدود ۵۶ سال قبل) علیه جنگ ویتنام برمیگردد. درنتیجه این اعتراضات، دانشگاه کلمبیا اعلام کرد تا پایان نیمسال تحصیلی کنونی، کلاسهای خود را به صورت نیمهحضوری و نیمهمجازی برگزار میکند. در همین حال، سخنگوی این دانشگاه میگوید شرکتکنندگان در تجمعات حامی فلسطین، در حال شناسایی هستند و با اخراج موقت از دانشگاه مجازات خواهند شد. این وضعیت دانشگاهی است که در میان دانشگاههای دنیا برند محسوب میشود و جوانان کشورهای دیگر برای رسیدن به آنجا سر و دست میشکنند.
ورودپلیس به دانشگاه کلمبیا و دیگر دانشگاههای امریکا را مقایسه کنید با اتفاقی که در کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ در ایران افتاد. با این تفاوت که اعتراض دانشجویان و اساتید دانشگاههای امریکایی نه موضوع داخلی، بلکه یک موضوع جهانی و اعتراض به نسل کشی بود که توسط رژیم صهیونیستی دهها هزار کیلومتر دورتر از سرزمین امریکا اتفاق افتاده است. آنچه در دانشگاههای امریکا در حال رخ دادن است بسیار متفاوت از آن چیزی است که در سال ۷۸ در کوی دانشگاه اتفاق افتاد. اعتراضات دانشگاههای امریکا صرفا تجمع و تحصن مسالمت آمیز برای نسل کشی مردم غزه بود که با خشونت بیحد و حصر پلیس با ورود به دانشگاه صورت گرفت و دانشجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستگیر و بازداشت شدند.
تجمعات این روزهای دانشگاههای امریکا که در بستر نظام لیبرالیسم و با شعار آزادی و دموکراسی شکل گرفته به خشونت انجامیده و هزاران دانشجو و استاد روانه بازداشتگاههای پلیس شدهاند و در آستانه اخراج و تعلیق قرار دارند. این در حالی است که در حادثه کوی دانشگاه تهران اعتراضات ساختارشکنانه و صرفا با رویکرد داخلی و با خشونت و تخریب اموال دانشگاه بود و وقتی پلیس برای فروکش کردن این وضعیت وارد کوی دانشگاه شد از تاج زاده معاون سیاسی وقت وزارت کشور گرفته تا معین وزیر علوم به صحنه آمدند و پلیس را مورد عتاب قرار دادند تا جایی که از شورای امنیت ملی مجوز عدم ورود پلیس در دانشگاه را دریافت کردند. تفاوت دو محیط علمی در ایران و امریکا برای دو تجمع کاملاً متفاوت، تا این حد است که در امریکا پلیس تحت حمایت رئیس دانشگاه و همه ارکان حکومت وارد دانشگاه میشود و هر رفتار خشنی را انجام میدهد ولی در ایران هر رفتار خشنی توسط تعدادی دانشجو در محیط دانشجو صورت میگیرد و مورد حمایت مسئولان وقت وزارت علوم قرار میگیرد. در امریکا دانشجو و استاد کتک میخورد و اینجا پلیس با آجر و سنگ مورد حمله قرار میگیرد. در امریکا مهد دموکراسی دروغین، رئیس دانشگاه و مسئولان کاخ سفید برای ورود پلیس آن هم برای ضرب و شتم و دستگیری معترضان دانشجویی به خط میشوند و اینجا عکس آن عمل میکنند.
آنجا با اعتراض دانشجویان در حمایت از مردم غزه و نسل کشی صهیونیست ها، استاد فلسفه و علوم سیاسی در کنار دانشجویان قرار میگیرد، کتک میخورد، روانه بازداشتگاه پلیس و در معرض اخراج و تعلیق قرار میگیرد، اینجا ازکسانی که کوچکترین حرکت پلیس کشورمان را زیر ذرهبین قرار میدادند و برای آن توئیت میزدند و فضای مجازی را برای حرکت بر ضد پلیس آماده میکردند، خبری از تقبیح حرکت خشن پلیس امریکا و برخورد با استادان و دانشجویان نیست. اینجا خبری از جیغ بنفش زیبا کلام، حاتم قادری، محمد فاضلی و مویه کردن آنها برای دانشجویان و اساتیدی که هر روز در زیر مشت و لگد پلیس امریکا قرار دارند، نیست. البته نمیتوان به این افراد خرده گرفت چراکه وقتی حقانیت موضوعی در زیر چتر لیبرالیسم و دموکراسی غربی تفسیر شود، خونریزی کودکان غزه مباح و تظلمخواهی دانشجو و استاد امریکایی برای کودکان و زنان غزه عمل خلاف و مستحق مجازات از نوع رفتار پلیس امریکا خواهد بود.